- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها
از عشق بخوان به نام زینب فطرس بگو از مقـام زینب زهـرا و عـلـی نـمود دارند در آیـــنـــۀ مـــرام زیــنـب
: امتیاز
|
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها
دوست دارم از تمام عاشقی تب را فقط عاشقان حیران دلدارند هر شب را فقط از ازل خوردم قسم در محضر پروردگار وا کنم در مدح زینب تا ابد لب را فقط از مؤذن زاده زینب زینبش شد ماندگار بنده حق دارد بگوید ذکر یا رب را فقط شاه بیت دفـتر گنجـینة الاسـرار اوست پس ادا کرده ست عمان حق مطلب را فقط پیش او فرقی ندارد حضرت حُر با حبیب میخرد با قـیمت خـوبی مودب را فقط واقعأ بعد از حسینـش ایـستاده پای دین خطبههای او بنا کرده است مذهب را فقط بعد از این دیگر ندارم هیچ کاری با بهشت گر خدا از من نگیرد عشق زینب را فقط
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلاماللهعلیها
شمـشیر تـیز خـطبۀ تو در نـیام صبر شیری ست که تکیه زده بر کنام صبر نام بـلـنـد تـوسـت که در اوج اقـتـدار افراشته ست پرچم خود را به بام صبر جنگ حسین و صبر حسن در تو جمع شد اینگونه نام نهضت تو شد قـیام صبر جـام بلا عـسل شـده در کـام شاه دین وقتی که در مقـابل تو دیـد جام صبر در کـربـلا امـام جـماعت حـسین بود در شـام با امـامت تو شد اقـامه صبر «آری شود، ولیک به خون جگر شود» هر گاه سنگ لعل شود در مقام صبر حالا که نـام دیگـر تو کـوه صبـر شد شد ثبت بر جـریـدۀ عـالـم دوام صبر قـربانی حـسین شده در مـنـای عـشق ذُرّیــۀ مـقــدّس تـو ای امــام صــبــر
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلاماللهعلیها
تا ابد در اخـتـیارت ذوالفـقارِ مرتضی هست نام مستعارت ذوالفقارِ مرتضی لحن تو کوبنده، نافذ، کاری و بی واهمه میشوی با این عبارت؛ ذوالفقارِ مرتضی از طفـولیت تبِ روشنگری را داشتی بود از اول کـنارت ذوالفـقارِ مرتضی زینت بابا شدن تنهـا فـقـط کار تو بود اینچنین شد افتخارت ذوالفقارِ مرتضی چادر زهـرا برایت مایه حجـب و حیا رونق در کار و بارت ذوالفقارِ مرتضی با جنم بودی! شجاعت داشتی! شد تا ابد بیقرار بیـقـرارت ذوالـفـقـارِ مـرتضی هر کجا حرف از درایت بود فوراً می نشست با ادب در انتظارت ذوالفقارِ مرتضی
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
ای آفـتـاب! مـاه شـبـسـتـان کـیـسـتی؟ چـادرنـشـینِ ظـهـر بـیـابـان کـیـستی؟ دلـواپـس لـبـان تـرکخــوردهٔ کـهای؟ چشم انتـظـار ساقیِ عـطـشان کیستی؟ امشب خراب یک دو نماز نشـسـتهای فردا شب از خـرابهنـشـیـنان کـیستی؟ وقت وداعِ ساحـل و دریا حکایتیست آرامــش تـلاطــم طـوفــان کـیـسـتـی؟ عـالـم تـمام بیسـر و سامـان زینباند جان حسین! بیسـر و سامان کیستی؟
: امتیاز
|
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها
همچون امیرالمؤمنان با حملههای بیامان گر تاخت بر دین فتنهای زینب عنان گیرد از آن بیذوالفقار است این علی بیحربه اما این علی میدان به جولانش شود چون برگریزان در خزان هم هست زن هم صف شکن هم شیرزن هم بت شکن باید بگویم در نهان آتش فشان است این دهان سرخورده شد سردارشان زد آتشی بر کارشان تحقیر شد فرزند مرجانه از آن تیغ زبان در کاخ دشمن شیر شد هر نطق او شمشیر شد با خطـبههایش چـهـرهٔ آل امیه شد عیان
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلاماللهعلیها
به نام آنکه خـدا با رخـش نـمایـان شد به نام آنکه ز نامش دلـم پـریشـان شد براى عرض ارادت سرى خـم آورده
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
چـشم امـید حـیـدر و زهرا به زینب خورده گره تفسیر عاشورا به زینب مثـل پـیـمـبـرها ملائک میفـرسـتـند صدها سلام از جنّت الاعلی به زینب او زینت دوش امیـرالمـومـنین است زینب به بـابـا نـازد و بـابا به زینب گر میرسد "صدیقۀ کبری" به زهرا پس میرسد "صدیقۀ صغری" به زینب اُمُّ النجابت آنقدر پـاک و زلال است عمری حسادت میکند دریا به زینب "عـالِـمَـةٌ غَـیـرُ مُـعَـلَّـمَة " ست یعنی داده خـدا عـلـم لـدُنّـی را بـه زیـنـب عـون و محـمد آیـههای سجـده دارند در سورۀ زیـبای " اعـطـینا بزینب" پیـش از تولـد نوکـر این خانه بودیم وابسـتـهایم از عـالـم زر ما به زینب این خـانـواده به خـدایـم مـیرسـانـند دل میدهـم یـا به رقـیـه یـا به زینب مثل همیشه حاجـتش رد خـور ندارد شیعه توسـل میکـند هرجا به زینب "اولسون مؤذن زاده لر قربان بو یولدا" این است عـشق اردبیلی ها به زینب امـر شـفـاعـت را گـمـانم میسـپارد روز جـزا انـسـیة الـحـورا به زینب حرف از صبوریهای امُّ الصّابرین است در مصرعی که میرسد "حلما" به زینب "امُّ المَـصائب" را میان جـمع الـقاب باری تعـالی میدهـد تـنـها به زینب در پـاسـخ غـم؛ ما رایت الّا جَـمـیلا ما هـکَـذَا الـقَـولِ السَّـدیـد الّا بِـزینب در هر نـماز شب برای من دعـا کن هی عرض حاجت میکند آقا به زینب از خیمه تا گودال دسـت حـق تعالی گویا سـپرد امـر امـامت را به زینب در سـایـۀ لـطف خـداونـدی عـلـم را بعد از شهادت میدهد سـقا به زینب او به اسـیـری رفـتـه ما آزاد باشـیـم خـیـلی بـدهـکـاریم در دنیا به زینب اشکی نمانده تا شود جاری ز چشمش خون گریه دارد میکند صحرا به زینب پا جـای پـای مـادر خـود مـیگـذارد روی کـبـود ارثـیـۀ زهـرا به زیـنب نان شبش را بیگمان مدیون بیبیست پـیـرزنی که میدهد خـرما به زینب تنها رباب از حرمـله دلخـور نـباشد ملعون جسارت میکند حتی به زینب سرهای روی نـیـزه را رفـته نـشانه سـنگ مـلامت میزنـد اما به زینب مـنـزل به منزل در بـیـابـانها رقـیه هرشب پناه آورده از سرما به زینب شمری که خنجر از قفا زد عصر دیروز بـا تـازیـانـه میزنـد فـردا به زیـنب سـرهای روی نـیـزه میبارند وقـتی خـولی نظـر انـدازد از بالا به زینب
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلام الله علیها
به سمت خلق نرو جلوۀ تو ربانیست نصیب قلب تو از زندگی پریشانیست سکوت گرچه نشان است بر نجابت زن صدای خـستۀ تو حجّـت مسلمانیست شکوه شمس به تابیدن پس از ابرست بـتاب گرچه هـوای دل تو بـارانیست
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلام الله علیها
بنـویـسـید خـداوند و پس از آن زینب بنـویـسیـد عـلی در دلِ مـیـدان: زینب بنـویـسـیـد حـسین است بـقـرآن زینب بنویسید که ای جان سَنَ قـربان زینب نـام تـو مـیبـرم و کـربـبـلا برخـیـزد شیرزن میرسی و شیـر خدا برخیزد سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب نعره تو هیمنه تو خطبۀ بنـیان کَن تو رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو بنویـسـید فـقـط هـیـبتِ طـوفـان زینب تو قـدم میزنی انـگـار عَـلَم میکوبند پشتِ تو اکبر و عـباس قـدم میکـوبند کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب کاش میشد که فقط از تو فقط بنویسم با تبِ عـشقِ تو تا آخـرِ خـط بـنـویسم مینویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب غرق در دود زمین بود که بارانی شد باز شد بابِ شهـادت حـرمت بانی شد تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را آمـدی تـا به حُـسیـنت بـرسـانی مـا را گریه داریم بخوان یادِ عـزیزان زینب آه گـفـتی که نـیـائـید تـنـش را نـبـریـد مـادرم مینـگـرد پیـرهـنـش را نبرید ای امان از دلِ تو، آی پـریشان زینب
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلام الله علیها
به پیشگاه تو هر کس رسید، زانو زد اسـیر بـودی و نـزدت یـزید زانـو زد امـین وحی در آغـاز «سورۀ مـریم » همین که مـدح تو را میشنـید زانو زد فراز گوش کسی که شنید وصف تو را « رقیب » نیز شبیه «عـتید » زانو زد مـقـام قـافـله سـالاری تو را تا عـرش هـزار قـافـلـه بـا صـد امـیـد زانـو زد بـدون ایـنکه بـدانـد چهها کـشـیدی تو کسی که بار غمت را خرید، زانو زد زبان نیزه و شمشیر پیش تو لال است که در گداز کلامت «حَدید» زانو زد قـسـم به جـسـم بـدون سـر مـدافـع تـو که زیر پای تو حتّی «ورید» زانو زد به زیـنـبـیّه چو شد باز، پـای نامَحـرم چـقـدر دور و بـر تو شـهـید زانـو زد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلام الله علیها
ســلام ســورۀ صبـر سـلالـۀ ســادات سلام ای حرمت باب رحمت و حاجات ملـیکهای و تو مالک به ملک دلهایی تو بعـد مـادر خود برتـرین زنی بانو مثال شأن و شکـوه و شجاعـتت ماکو قسم به مرقد پاکت که نوکرت هـستیم غـبـار گوشـۀ صحن تو کـیـمـیـا باشد شهــیـد راه تـو مـا فـوق اولـیـا بـاشـد به خـاک های پَـر چـادر شما سوگـنـد عـفـیـفـه عـالـمه با اقـتـدار و ایـمـانی تو پـیـشـوای تـمـام زنـان و مـردانـی به حجب فاطمهای و شجاعتت حـیدر
: امتیاز
|
مدح حضرت زینب سلام الله علیها
هرکه به هر جا رسد از کرم زینب است بوی خـوش کربلا از حـرم زینب است طیّ زمانها نرفت یک اثر از پرچمش ملک سلیمان که نیست، این علم زینب است آنچه به عرش خدا حک شده با خط عشق نام متـین و خوش و محترم زینب است جن و ملک نوکرش، طائر در محورش شیعۀ اثـنی عـشر، هم قـسم زینب است ظهـر عـطش، قـتـلگاه، آه، نوایی رسید حضرت ارباب، خود، محتشم زینب است روضه بخوان روضهخوان روضۀ قدّ کمان اوج همین روضهها قـد خم زینب است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلام الله علیها
جـلال پـیـش جـلال تـو میزنـد زانـو وقـار از تو گرفـتـه وقـار خـود بـانـو شقـیـقـة الحـسنی و شـریکـة الاربـاب کسی که مثل تو باشد در این دو عالم کو زمان بردن نامت رواست جان بدهـیم بـه عـــزّت و شــرف لا الــه الا هــو کـمی به فـکـر دل این غـبار هم باشید تو را به جان عزیزت نزن مرا جارو رهـا نـمیکـنم ایـن رشـتـۀ مـحـبت را به آیـه آیـۀ قــرآن اگـر رسـد بـر مــو همش به خاطر دوری و آه پروانه است نگو که شـمع دلـم میزند چرا سوسو اگر بـنـاست که عـمرم بـدون تو باشد بـگـیـر جـان مـرا جـان ضـامـن آهـو
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
بانویی که درگهش، فیض دمادم میشود بـاعـث فــخــریــۀ اولاد آدم مـیشــود حرمتش بالاست پیغمبر سفارش کرده است بـانـوی مـا آیــة الله مـعــظـم مـیشــود برترین مدحی که میشد در مقام او سرود زینب است وزینت سلطان عالم میشود بی ولای مرتضی، معـنا ندارد زندگی بی ولای دخـتـرش دنیا جهـنم میشود نام«زینب» با حسین و کـربلا آمیخـته عشق خواهر با برادر خوب توأم میشود هرکسی همچون «رسول ترک»دیوانه شده مـورد الـطـاف این بانو مسـلم میشود نام زینب را بزن بر سر در کاشانهای خود به خود بزم عزا آنجا فراهم میشود روضههای سخت و جانفرسای او، زجرآور است روضهخوان روضه بخواند دل پُر از غم میشود
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلام الله علیها
چادرت را میتکانی؛ میشود نوکر درست میچکد بر خاک، اشکت؛ میشود قنبر درست عرشیان از عرش میآیند، روی گنبدت میکنند از ریشههای پرچم تو پَر درست دکَۀ کوزهگرانِ شهـر تو پُر رونق است میکنند از خاکِ گنبد کاسههای زر درست تا کـبوترهای تو سـرگـرمِ لانـهسازیاند میکنیم از خُرده چوبِ لانهها منبر درست گر گنه کاریم ما را از حرم بیرون نکن لااقـل با پیکر ما میشود سنگـر درست حُرمت یک کاشیِ صحنت اگر که بشکند میکنیم از دشمنانت کوهی از پیکر درست گنبدت شمع است، ما پروانه؛ پرچم شعلهاش در طوافش میکنیم از خویش، خاکستر درست نامت آمد بر زبانم؛ دَر زدم؛ دَر باز شد شد بـراتِ کـربـلایم لحـظۀ آخـر درست
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلام الله علیها
سـلام ایـزد منّـان به زیـنب کـبـری سـلام باطـن قـرآن به زینب کـبری سلام نفـس پیمبر به حضرت زینب سلام ساقی کوثر به حضرت زینب سـلام بر تو که احـیـا کـنـنـده دیـنی رگ حـیات تـشیـیع تو روح آئـیـنی بـریـده رأس یـزیـد لعـیـن کـلام تـو هـزار مُـرده شود زنـده از سلام تو تو بنـت حـیـدری و پـارۀ تن زهـرا شده کـنیز درت هـاجر، آسـیه، حـوا کـلام تو بکـنـد کار صد مـسیحا دم ز صبر تو کـمر کوه آهـنین شد خم کلام تو بکـنـد کـار ذوالـفـقـار عـلی به شام و کوفه و کرببلا تو یار ولی سپر شدی تو برای امام و رهبر خود به سان حضرت زهرا برای حیدر خود تو مادر دو شهید بزرگواری و بس ز نسل احمدی و حیدری تباری و بس برای دین شده خـون حسین آب بقـا به سان او نشده کـس فـدا برای خدا بدان که گر خبری کس ز کربلا دارد خبر ز قـتل شهـیدان به نیـنـوا دارد به لطف دخت علی آن مجاهد علوی به لطف سبط نبی آن عـقـیله نبـوی رسیده است به ما شرح عشق کرببلا به لطف زحمت او کـربلا شده احیا
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلام الله علیها
دوبـاره نـام تـو آمد مـیان دلـم لـرزیـد قلم جنون بسرش زد شد عاشق و رقصید حساب خوبی توجمع وضرب و منها نیست تو را فراتر از این بحث کور باید دید تو از چه مکـتب نابی بپا شدی زینب نـژاد تـو هـمـه افـلاکـیـان حـق پـیـمـا تـبـارت عـاطـفـه و وارثــان اَو اَدنــی بـرای کـار بـزرگی سـوا شـدی زینب بـود خـزانـۀ اسـرار ذات حـق نـامـت گرفـته هـالۀ سـرّی تو را در ابهـامت پــیــام آور دشـت بـــلا شــدی زیـنـب تو حامی شجر و نسلِ عـصمتی زینب بری زخواری و تندیس عـزّتی زینب تـو در مـسیـر الـهـی فـنـا شدی زینب بــرای آیــۀ قــرآن مـفـسّــری الــحــق تو بعدِ فاطمه بر شیـعـه مـادری الحق تو در بساط محـبـت رهـا شدی زینب تو از تـبـار قـنـوت شکـسـتـهای خـانم تو شـاهـد تنِ از هـم گسـستـهای خـانم بـلا کـش سـفـر کــربـلا شـدی زیـنـب
: امتیاز
|
مدح و مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها
در سینهام جز مِهر زینب جا نخواهد شد با او کسی در عاشقی هـمتا نخواهد شد عاشق شوی حرف دلم را خوب میفهمی ذکری شبـیه «زینب کبری» نخواهد شد نوکر که جای خود، غـلام نوکرانش هم درمانده و محتاج در عقـبی نخواهد شد هر کس که گریان شد برای عمۀ سادات شرمنده پیش حضرت زهرا نخواهد شد داغ برادرها…اسارت…سیلی و غارت در چشم بانویی جز او زیبا نخواهد شد از غیرت و از عفت زهراییاش پیداست حتی اگـر معجـر بسوزد وا نخواهد شد مِیـلش شهادت بود در کـرب و بـلا، اما زینب نماند که عـدو رسـوا نخواهد شد بعد از ابوفاضل علمدار است و دین حق جز با اسارت رفتـنـش برپا نخواهد شد عـمـری بـلا دیـده ولی داغـی بـرای او مانـند داغ عـصر عـاشـورا نخواهد شد همراه مادر هر چه بر سر میزنیم انگار قـاتـل ز روی سیـنـۀ تو پـا نخـواهد شد کل تن تو جای زخم نـیـزه و تـیر است جایی برای بـوسـهام پـیدا نخـواهد شد؟
: امتیاز
|
مدح و مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها
اگر نشانهاى از کـوه و آبشارى هست اگر خزانِ مرا شوقى از بهارى هست اگر که از سرِ لطف تو بى قرارى هست اگر که بال و پرى هست،اعتبارى هست فقط به خاطرِ عرض ارادتم به شماست تو را به صفحۀ دل شاعرانه باید گفت زِ معـجـزات بـیـانت تـرانـه باید گفت زِ غصههـاى دلت بى بهـانه باید گـفت زِ دشت کرب و بلا عاشقانه باید گفت به نقطه نقطۀ شعـرم نظـر بـفـرمـائـید تو خواهرى و برادر تو مادرى و پدر گَهى حسینى و عباس و گه خودِ حیدر تو وجه مـشـتـرکى بین سـورۀ کـوثـر تو شاهِ شـامِ بـلایى، رقـیه سـرلـشکـر فـداى ذکـر قـنـوت و سجـود تـو بـانـو در انعکاس نگاهت عـلـى شده جارى تو فـاطـمـى نـسبى عـین شاه کـرارى بـراى دخــتـرکـانِ حــرم عـلـمــدارى مـلـیـکـهاى و مـنـم آن غـلامِ دربـارى بیا و بـر منِ درمـانـده تـکّـه نـانـى ده تو ارث بردى زِ مادر مقام عصمت را تو شأن دادى به پاکى، حجاب و عفّت را تو ارث بردى زِ حیدر شکوه و غیرت را و استـوار نـمود خـطـبـهات ولایت را بـه لـحـنِ حـیـدرىِ تـو هـزار اى والله حرم حرم حـرم از روى لب نمىاُفـتد به سنگ فرش حرم رنگ شب نمىاُفتد مـدافـع حـرم از تـاب و تـب نمىاُفـتـد ظفر به لطف دعـایت عـقب نمىاُفـتـد به زودى کار همه دشمنانِ تو زار است حسین روز و شب و ماه و آفتابت بود حسین تکّه کـلام و گـل و گـلابت بود حسیـن مـاه تـمامت مـیـانـه قـابـت بود حسین نـان تو بود و حـسین آبـت بود تو وقف کردى خودت را براى خون خدا بـراى وصف تـو واژه اگـر کم آوردم به جاش پیش قدومت سَرى خم آوردم بـراى زخــمِ دلــم بـاز مــرهــم آوردم مـیـانِ مـجـلـس تـو نـوحه و دَم آوردم سـتـارۀ شـب اربـاب، قـبـلــۀ حـاجـات اگر حسین تنش زیر دست و پاها بود بـراى ذبـحِ سـرِ او اگـر که دعـوا بود و حـرفِ شـمـرهـا به هـم بـفـرما بـود چقـدر کـرب و بلا در نگـات زیبا بود تو چنگ بر رخ خود مىکشیدى با فریاد
: امتیاز
|
مدح و مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها
به شیعـه آبـرو داده وجـود زینب کـبری یقین و صبر بوده تار و پود زینب کبری نه تنها زینت باباست بلکه زینت دنیاست علی پیداست در حین شهود زینب کبری
: امتیاز
|